انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران به عنوان حامل 70 سال تجربه مبارزه مدنی در راه عدالت و آزادی، خود را پیرو صدیق راه امیر مومنان می داند که تا زمانی که «فتنه گران خوارج» در مرکز خلافت او دست به اسلحه نبردند، نه زندانی شان کرد، نه حقوقشان را از بیت المال را قطع نمود و نه آنان را به خاطر نام «فتنه گری» بازخواست نمود.
آنان که می خواهند هر منتقد وضع فعلی را «فتنه گر» بنامند و به این نام راه را برای اختناق و دیکتاتوری بگشایند بدانند
فتنه گر کسانی هستند که قانون اساسی را زیر پا می گذارند
فتنه گر کسانی هستند که عدالت را نابود می کنند
فتنه گر کسانی هستند که حقوق اولیه مردم را پایمال می کنند
فتنه گر کسانی هستند که مجلس را در راس امور نمی خواهند
فتنه گر کسانی هستند که «دروغ» را وسیله رسیدن به اهداف خود و قربانی نمودن اخلاق در پای منافع قدرت نموده اند. برخلاف صریح فرموده پیامبر اسلام «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»
فتنه گر کسانی هستند که حمله به بیوت مراجع عظام تقلید و خشونت با مراجع عزیزی چون آیت الله العظمی صانعی، بیات زنجانی، دستغیب شیرازی، طاهری اصفهانی و منتظری را بر خلاف همه آموزه های سنتی و دینی و انسانی جایز می دانند.
فتنه گر کسانی هستند که می خواهد فرزند برومند خمینی کبیر، حجه الاسلام والمسلمین حسن خمینی را به تیغ دروغ و تهمت و جفا بنوازند و حرمت «خمینی» را بشکنند.
فتنه گر آن کسانی هستند که آنان را که می خواهند حسین وار زندگی کنند و حسین وار بایستند و ظلم را بر نتابند، «فتنه گر» بدانند.
در نهایت اعلام می کنیم دانشجو و دانشگاه با همه مصائب زنده است، امیدوار به آینده و معترض به وضع موجود و «امید رساترین اعتراض او است»
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است :
بسم رب الراجین (به نام پروردگار امیدواران)
«ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عندربهم یرزقون فرحین بما اتهم الله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم لا خوف علیهم و لاهم یحزنون»
«وکسانی که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندار، بلکه آنان زنده اند و نزد پروردگارشان از نعمت های بهشت به آنان روزی می دهند. به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است شادمانند، و برای آن مومنان راستینی که پس از آنانند و هنوز به ایشان نپیوسته اند مسرورند که ترسی آنان را فرا نمی گیرد و اندوهگین نمی شوند.»
شانزدهم آذر هر سال، روایتگر مجاهدت سه آذر اهورایی است که با ریخته شدن خونشان بر خاکِ پاکِ عرصه خردورزی، بیداری و آگاهی، آغازگر رشادتها و مجاهدت های دانشجو و دانشگاهی شدند، و سرخی خون این سه یار دبستانی گلگون کفن است که هر ساله و در این هنگام خونی تازه در رگهایمان جاری می سازد تا عهد ازلی با حضرت پروردگار را به یاد آوریم و در مسیر حق و حقیقت طلبی، با عزمی راسخ و ایمانی استوار و امیدی حیات بخش، پویاتر از همیشه گام های بلند و استوار برداریم.
واینک نیز در آستانه 16 آذر 89 با تنی رنج کشیده و قلبی مالامال از اندوه و با سینه ای داغدار، علیرغم همه ظلم هایی که بر پیکره نحیف دانشگاه وارد شده است، بر محور آرمان هایی گرد آمده ایم تا ره توشه برداریم و با شمشیر اهورایی اندیشه، بر اهریمن استبداد و استعمار، استکبار و استحمار و در یک کلمه «استضعاف» بتازیم و پرچم خردورزی و آگاهی بخشی را بر سپهر نیلگون میهن به اهتزاز درآوریم.
امسال 16 آذرماه، مصادف است با اول محرم و یادآور نیمه تمام گذاشتن حج توسط امام حسین (ع) برای اصلاح امت اسلام و مبارزه با ظلم، تا حسین (ع) نشان دهد، هر مناسکی و هر عمل مذهبی اگر در جهت عدالت و مبارزه با ظلم نباشد، هیچ ارزشی ندارد. جمله مولا حسین (ع) بر تارک تاریخ، جاودان خواهد ماند، آنگاه که در پایان حج نیمه تمام خود فرمود:»انی لا اری الموت الی السعاده و الحیاه مع الظالمین الا برما» (من مرگ را چیزی جز سعادت و حیات در کنار ظالمان را جز خسران نمی دانم)
و مگر نه اینکه سه آذر اهورایی در اعتراض به ظلم آشکار استبداد داخلی در پیوند با استعمار و در دفاع از دولت مردمی و قانونی دکتر محمد مصدق شهید شدند؟ و امروز براستی چه کسی سزاوارتر از دانشجویان و اساتید مستقل و آزادیخواه برای به دوش کشیدن بار آزادیخواهی و عدالت طلبی است؟ دانشجویان و دانشگاهیانی که با تکیه بر طبیعت دوگانه شان که از طرفی نگاه به گذشته دارند و از سویی بر اساس امید و آرمان ها به آینده چشم دوخته اند.
در این میان، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران به عنوان قدیمی ترین و اثرگذارترین مجموعه دانشجویی کشور با عمری قریب هفتاد سال بر خود فرض می داند تا در سالگرد طلیعه بیداری دانشجو در 15 آذر 89، بنابر وظیفه انسانی الهی خویش و در راستای عمل به رسالت دانشجویی و شرعی خود در جهت حفظ و پاسداری از میراث سترگ امام خمینی(ره) رهبر جاویدان انقلاب، که همانا جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد است، پیرامون مسائل جاری کشور به نکاتی چند اشاره کند. پر واضح است عمل به این فریضه در فضای کنونی که جریان های منتقد وضع موجود، دانشگاهی و غیر دانشگاهی، به عناوین مختلف مورد عتاب قرار گرفته اند و انواع محدودیت ها را متحمل شده اند، عملی است با ثوابی دو چندان. در حالی که تحت تبلیغات وسیع رسانه ای که با حمایت کامل رسانه ملی و رسانه های زنجیره ای منتسب به یک جریان تندرو و خاص صورت می پذیرد، هر گونه انتقاد از دولت، قوه قضائیه، شورای نگهبان و … تخریب و سیاه نمایی معرفی می شود و منتقدان با برچسب هایی چون ضد نظام، ضد ولایت فقیه، سیاه نما، عامل بیگانه، مخل وحدت، منافق، فتنه گر و بی بصیرت روبرو می شوند. با وجود اینکه در کلام بنیانگذار جمهوری اسلامی بارها درباره نقش اصیل مردم در نظام و لزوم بهادادن به نظارت عمومی به شیوه عمل کارگزاران حکومت تاکید شده است.
1. دانشگاه
الف) از 16 آذر 1332 تا 18 تیر 1378 و از 18 تیر 1378 تا 25 خرداد 1388 و 16 و 17 آذر 1388 دانشگاه همواره مورد تهاجم استبداد قرار داشته است. واقعه اسفناک و غم بار 18 تیر 78 و یادگار آن، خونِ رنگینِ شهید عزت ابراهیم نژاد که می رفت با نجابت و بزرگی اهالی دانشگاه التیام یابد، در ایام بعد از انتخابات ریاست جمهوری 88 کهنه تر و عمیق تر گردید. اگر برای آن همه فاجعه در 18 تیر، تنها یک سرباز وظیفه به پرداخت نقدی یک ریش تراش ساده محکوم نشده بود، بی شک در سال 88 این واقعه یا رخ نمی داد یا در این سطح از فاجعه حادث نمی شد. مگر می توان حملات متنوع و متعدد را در روزهای بعد از انتخابات 88 از یاد برد؟ وآرایش نیروهای انتظامی در مقابل سردر دانشگاه تهران و شلیک گاز اشک آور و بازداشت گسترده دانشجویان بی گناه را فراموش نمود.
تصویر شکستن درب های دانشگاه و حمله و هجوم نیروهای خودسر و مسلح به آزمایشگاه های دانشکده فنی و کلاس های دیگر دانشکده ها هنوز در برابر دیدگان ما قرار دارد. در سحرگاه 25 خرداد 88 جاهلان قداره کش به کوی دانشگاه تهران یورش بردند و عربده کشی کردند، درهای اتاق ها را با تبر شکستند، کتابخانه کوی را تخریب کردند، وحشیانه کوی را تبدیل به ویرانه کردند و ضرب و شتم و توهین و تحقیر را به اعلا درجه رساندند و از همه مهمتر همه اینها را کینه توزانه در جهت در هم کوفتن روح سرافراز و بلند و آزاد دانشجو به کار بستند.
بر طبق مستندات کمیته حقیقت یاب دانشگاه تهران و نه بر اساس شنیده ها، از انتقال دانشجویان به طبقه منفی 4 ساختمان مرکزی وزارت کشور دولت نهم باخبر شدیم. جایی که جنایت در کوی دانشگاه را تکمیل نمود. امروز، 18 ماه پس از جنایت کوی دانشگاه، با کمال تاسف برای چندمین بار فریاد می کنیم «جای متهم و شاکی در پروند کوی» عوض شده است. در حالی که رئیس دستگاه قضا سخن از «عدم همکاری نیروهای امنیتی» در پرونده کوی دانشگاه می کند، سوال اینجا است که در تمام طول 18 ماه گذشته چه کسانی دانشجویان را بازداشت کردند، پرونده ساختند، محاکمه کردند و به اتهام «مشارکت در اغتشاشات کوی دانشگاه تهران» روانه زندان ساختند. دادگاه کوی که امروز سخن از برگزاری آن است در تمام طول 18 ماه گذشته برای دانشجویان در حال برگزاری بوده و نیروهای امنیتی در بازداشت و محاکمه و زندانی کردن دانشجویان کمال همکاری را انجام دادند.
امروز ما متاسفیم از اینکه باید اعلام کنیم در همین دادگاه های کنونی کوی دانشگاه، دانشجویان در حال محاکمه اند و هیچ خبری از محاکمه عاملان انتقال دانشجویان به منفی 4 وزارت کشور نیست. چرا؟ چون در محاکمه عاملان حمله، استثنائا نیروهای امنیتی همکاری نمی کنند!
آقای دکتر فرهاد رهبر رئیس دانشگاه تهران نیز که در میان فریاد استعفا استعفای دانشجویان، ادعا می کرد می ایستد تا از حقوق دانشجویان دفاع کند هیچ گاه نتوانست مانع از محاکمه و زندانی شدن دانشجویان شود و کمیته انضباطی دانشگاه را نیز در راستای برخورد افسارگسیخته با دانشجویان فعال نمود.
در 16 و 17 آذر ماه سال گذشته نیز، حضور گسترده لباس شخصی ها و ضرب وشتم دانشجویان و فتح دانشگاه توسط آنها را دید، اما هیچ نگفت تا بار دیگر دانشگاه به تازیانه مستبدان و خشونت طلبان نواخته شود و قربانی عدالتخواهی و آزادی طلبی اش گردد.
ب) در طول 18 ماه گذشته در همین دانشگاه تهران و دانشگاه های دیگر تعداد قابل توجهی از اساتید به بهانه های مختلف به بیرون از دانشگاه رانده شده اند تا به اصطلاح دانشگاه از «غیر خودی ها» خالی شود. تعداد دیگری از یاران دبستانی مان در بند اند و یا در حال محاکمه و تبعید. فضای امنیتی و بسته بیش از هر زمان دیگر بر گرده دانشجویان تازیانه می زند و تنها می توانیم همچون مولایمان حسین فریاد کنیم: اگر در دنیایتان دین ندارید، لااقل آزاده باشید… ما فریاد می کنیم: یاران دبستانی ما را آزاد کنید.
ما هشدار می دهیم با روندهای امنیتی و پلیسی، با اقدامات حذفی، نفی آزادی بیان و پژوهش، از بین بردن علوم انسانی موجود، جلوگیری از رشد علوم انسانی و اقداماتی از این قبیل، هیچ پیشرفتی رخ نمی دهد، هیچگونه علمی – اسلامی و غیر اسلامی – تولید نمی شود و تنها نام «اسلام» قربانی زیاده خواهی نیروهای تنگ نظر و امنیتی خواهد شد.
ج) وزیر علوم نیز باید بداند با ادبیات جنگی، بازنشسته کردن اساتید، احضار دانشجویان به کمیته های انضباطی، ستاره دار کردن و محروم از تحصیل کردن دانشجویان، نابودی آزادی بیان در دانشگاه، جلوگیری از سیاسی بودن و سیاسی ماندن دانشگاه، تنها نام اسلام و نظام را با دیکتاتوری پیوند می دهد و بر هر کسی واضح است که کار علم با دیکتاتوری پیش نمی رود.
امروز دانشگاه در حافظه تاریخی خود شاهد چند 16 آذر است، 18 تیر 78، 25 خرداد 88 و 16 و 17 آذر 88 … و همه اینها گواهی می دهد که دانشگاه زنده است و استبداد را نخواهد پذیرفت.
2. دولت
کارنامه دولت نهم و دولت پس از آن امروز برای همه فرهیختگان و آزادیخواهان روشن و واضح است.
– عدم شفافیت و برنامه ریزی در سیاستها و اجرای آن که بارزترین آن را در همین داستان هدفمند کردن یارانه ها شاهد هستیم
– نادیده گرفتن توجه و پیگیری حقوق اولیه ملت و اجرا نکردن بی کم و کاست قانون اساسی
– شائبه مفاسد اقتصادی گسترده در بدنه دولت و نزدیکان رئیس جمهور که امروز صدای چپ و راست را با هم در آورده است
– خدشه دار کردن وحدت و انسجام ملی در اثر سیاستهای نادرست و شکاف انداختن میان نیروهای مختلف در بدنه اجتماع
– قراردادن کشور در معرض تهدیدها و تحریمهای گسترده
هر چند ملت ایران همواره نشان داده که هرگز استعمار خارجی را در هیچ گونه و صورتش نخواهد پذیرفت و حقوق ملت ها و آزادی و عدالتخواهی را به چارچوبهای جغرافیایی و قراردادی محدود نخواهد کرد و بر همین اساس دفاع از ملت های ستمدیده جهان همچون مردم فلسطین و به خصوص حصرشدگان در نوار غزه را رسالت خود می داند، اما نباید چشم خود را بر عواملی که با عملکردهای نادرست خود برخی از مردم را به عملکردهای واکنشی وا می دارند ببندیم.
ما از این دولت توقع اصلاح طلبی یا حتی اصولگرایی نداریم. تنها توقع داریم لااقل در این دوسال و اندی باقی مانده از دوران تصدی اش کمی به نظرات نخبگان و دانشگاهیان به خصوص در عرصه های اقتصادی توجه کند.
دست از نادیده گرفتن مکرر قوانین بر دارد و به اجرای بدون تنازل همه بندهای قانون بپردازد. دست از محدود کردن مخالفان خود بر دارد و آزادی بیان و اجازه تجمعات مسالمت آمیز و آزاد را صادر کند و با پیگیری حقوق مردم و زندانیان از وارد آوردن صدمات بیش از این بر پیکره مردم، فرهیختگان، دانشجویان و اساتید دانشگاه بپرهیزد.
3. دستگاه قضا
مهمترین شاخص عملی اسلامی بودن حکومت پایبندی آن به اجرای عدالت است. آنچنانکه در روایات ما آمده است: «العدل اساس الملک»
متاسفانه آنچه از عملکرد دستگاه قضا در زمینه های سیاسی و اقتصادی در گذشته دور و نزدیک شاهدیم، نشان می دهد که دستگاه قضا هرگز نتوانسته است عدالت را در طرازهای راستین اسلامی خود محقق کند.
– امروز انبوهی از فرزندان شایسته و فرهیخته وطن، برخلاف اصول مصرح قانونی محاکمه و زندانی شده اند و از حقوق اولیه خود مانند دسترسی به وکیل، ملاقات حضوری، مرخصی، محاکمه عادلانه، شرایط مطلوب زندان، وارد نیامدن فشارهای روانی و فیزیکی و غیره، محروم اند و بسیاری دیگر در راهروهای دادگاه ها، سرگردان و منتظر صدور احکام بدوی و تجدید نظر اند. احزاب سیاسی به تعطیلی کشانده شده اند و مطبوعات و رسانه های مجازی یکی پس از دیگری تعطیل و فیلتر می شوند.
اکنون سوال اینجا است چه کسانی اصرار دارند چهر نظام را چهره ای مستبد و دیکتاتور عرضه کنند؟
انبوه زندانیان سیاسی و احکام طویل المدت و شلاق و تبعید چه چیزی را می خواهد ثابت کند؟
– در مسائل اقتصادی نیز تاکنون علیرغم ادعاهای دولت و دستگاه قضا و با وجود علنی شدن ابهامات جدی در فعالیتهای برخی نزدیکان رئیس جمهور، باز حقایق قربانی مصلح می شوند و قوه قضاییه نتوانسته با شبکه گسترده فساد اقتصادی برخورد کند. بر کسی پوشیده نیست که در کشوری که تقریبا تمامی مجاری قدرت در انحصار دولت است، فساد نمی تواند جز در پیوند با قدرت دولتی شکل بگیرد.
– دستگاه قضا باید دست از دیکتاتور جلوه دادن چهره نظام اسلامی بردارد، بی گناهان دربند را آزد کند، دست از توقیف و فیلترینگ مطبوعات و رسانه های مجازی و تعطیلی احزاب بر دارد و به جای آن عاملان کشته شدن فرزندان مردم در خیابانها و همچنین مسببان اصلی جنایات کهریزک و کوی دانشگاه و انتقال دانشجویان به وزارت کشور را محاکمه کند و نیروهای امنیتی را که در راه به پاداری عدالت «همکاری نمی کنند» و «انگیزه ای ندارند» مواخذه نماید.
4- مجلس
مجلس شورای اسلامی که روزی امام راحلمان آن را در راس امور می خواست، امروز کارش به جایی کشیده که «در راس امور بودنش» صراحتا مورد خدشه قرار می گیرد و نمی تواند دولت را به تمکین در برابر قانون واردارد.
بی شک ضعف کنونی مجلس محصول خدشه های جدی است که توسط شورای نگهبان با برخوردهای تنگ نظرانه در روند انتخابات ها به وجود آمده و سبب شده تا مجلس ما به هیچ روی نماد خواست واقعی همه ملت ایران نباشد.
عدم ترتیب اثر و جدی گرفته نشدن گزارش مجلس در قضایای کهریزک که سبب شد مجلس از تصمیم خواندن گزارش کوی دانشگاه هم صرف نظر نماید، را بی شک باید اینچنین ریشه یابی کرد.
ما از مجلس می خواهیم به رسالت خود در حفظ و حراست از حقوق ملت عمل کند، جلوی بی قانونیهای دولت بایستد و مظالم گسترده در حق فرهیختگان بی گناه را برنتابد.
قطعا قرائت گزارش مجلس در باب حوادث کوی می تواند اولین گام در راستای خروج مجلس از رخوت و بی تفاوتی باشد.
و اما در پایان
اساتید گرانقدر! دانشجویان گرامی!
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران به عنوان حامل 70 سال تجربه مبارزه مدنی در راه عدالت و آزادی، یک بار دیگر وفاداری خود را به تمام اصول نظام جمهوری اسلامی ایران اعلام می کند و خود را مطالبه گر و رهرو صدیق راه خمینی کبیر می داند.
خود را پیرو صدیق راه امیر مومنان می داند که تا زمانی که «فتنه گران خوارج» در مرکز خلافت او دست به اسلحه نبردند، نه زندانی شان کرد، نه حقوقشان را از بیت المال را قطع نمود و نه آنان را به خاطر نام «فتنه گری» بازخواست نمود.
آنان که می خواهند هر منتقد وضع فعلی را «فتنه گر» بنامند و به این نام راه را برای اختناق و دیکتاتوری بگشایند بدانند
فتنه گر کسانی هستند که قانون اساسی را زیر پا می گذارند
فتنه گر کسانی هستند که عدالت را نابود می کنند
فتنه گر کسانی هستند که حقوق اولیه مردم را پایمال می کنند
فتنه گر کسانی هستند که مجلس را در راس امور نمی خواهند
فتنه گر کسانی هستند که «دروغ» را وسیله رسیدن به اهداف خود و قربانی نمودن اخلاق در پای منافع قدرت نموده اند. برخلاف صریح فرموده پیامبر اسلام «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»
فتنه گر کسانی هستند که حمله به بیوت مراجع عظام تقلید و خشونت با مراجع عزیزی چون آیت الله العظمی صانعی، بیات زنجانی، دستغیب شیرازی، طاهری اصفهانی و منتظری را بر خلاف همه آموزه های سنتی و دینی و انسانی جایز می دانند.
فتنه گر کسانی هستند که می خواهد فرزند برومند خمینی کبیر، حجه الاسلام والمسلمین حسن خمینی را به تیغ دروغ و تهمت و جفا بنوازند و حرمت «خمینی» را بشکنند.
فتنه گر آن کسانی هستند که آنان را که می خواهند حسین وار زندگی کنند و حسین وار بایستند و ظلم را بر نتابند، «فتنه گر» بدانند.
در نهایت اعلام می کنیم دانشجو و دانشگاه با همه مصائب زنده است، امیدوار به آینده و معترض به وضع موجود و «امید رساترین اعتراض او است»
«ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه ان لاتخافوا و لا تحزنوا وابشروا بالجنه التی کنتم توعدون»
«آنان که گفتند پروردگار ما خداست، سپس بر این حقیقت استقامت ورزیدند، ملائکه بر آنها بشارت می دهند که نترسید و غمگین مباشید و بهشت وعده داده شده بر شما بشارت باد …»
در راه عاشقی گریز نیست ز سوز و ساز استاده ام چو شمع مترسان ز آتشم
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران
15 آذر 1389
بیان دیدگاه